مدیرعامل ایکس (X) از شرکت آلفابت، استرو تلر، درباره ویژگی‌های پروژه‌های جاه‌طلبانه (Moonshot) چه می‌گوید؟
تلر اشاره کرد که X فقط به موفقیت ۲ درصد پروژه‌هایش می‌رسد؛ یعنی بیشتر پروژه‌ها به نتیجه نمی‌رسند و این مسئله کاملاً طبیعی است. او گفت یک پروژه جاه‌طلبانه باید سه ویژگی داشته باشد: اول، باید به دنبال حل یک مشکل بزرگ جهانی باشد؛ دوم، باید محصول یا خدمتی باشد که هرچند بعید است، اما بتواند آن مشکل را برطرف کند؛ و سوم، باید یک فناوری نوآورانه داشته باشد که امیدی به حل آن مشکل بزرگ بدهد.
«تلر گفت یک پروژه جاه‌طلبانه باید سه ویژگی داشته باشد: اول، باید به دنبال حل یک مشکل بزرگ جهانی باشد؛ دوم، باید محصول یا خدمتی باشد که هرچند بعید است، اما بتواند آن مشکل را برطرف کند؛ و سوم، باید یک فناوری نوآورانه داشته باشد که امیدی به حل آن مشکل بزرگ بدهد.»
تلر افزود اگر کسی در X ایده‌ای مثل ساخت تله‌پورتر ارائه دهد، ما مقدار کمی پول به او می‌دهیم تا سعی کند اشتباه بودن ایده‌اش را اثبات کند، چون احتمالا ایده شکست می‌خورد؛ ما نمی‌خواهیم صرفا پروژه عملی شود، بلکه می‌خواهیم اطلاعات جمع کنیم تا ببینیم آیا واقعا یک فرصت خاص و نادر است یا نه و اشکالی ندارد اگر جواب منفی باشد.
او تاکید کرد اگر کسی پروژه‌ای پیشنهاد بدهد که معقول به نظر برسد، مورد علاقه X نیست، چون ذاتا این یک پروژه جاه‌طلبانه واقعی محسوب نمی‌شود. اگر ایده‌ای به نظر دیوانه‌وار برسد و سه ویژگی گفته‌شده را داشته باشد و قابل آزمون باشد، با اختصاص کمی بودجه می‌توانیم بفهمیم ایده چقدر عملی است؛ اگر بیش از حد خیالی باشد آن را کنار می‌گذاریم و اگر منطقی‌تر باشد کمی سرمایه بیشتر دریافت می‌کند تا در مرحله بعدی آزمون شود.
تلر تاکید کرد برای پروژه‌های جاه‌طلبانه باید جسارت زیاد و در عین حال فروتنی زیادی داشت؛ اگر جسارت نداشته باشید سراغ چنین مسیرهایی نمی‌روید و اگر فروتنی نداشته باشید ممکن است مسیر غلط را طولانی طی کنید.
آمار موفقیت و فرهنگ شکست در X
هر سال X بیش از ۱۰۰ پروژه آغاز می‌کند و فقط ۲ درصد آن‌ها پس از پنج یا شش سال به نتیجه می‌رسد، اما ۴۴ درصد کل هزینه‌ها صرف پروژه‌هایی می‌شود که به موفقیت چشمگیر می‌رسند، چون X خیلی زود پروژه‌های ناکارآمد را متوقف می‌کند.
«تلر باور دارد نوآوری آموختنی است؛ او گفت همه در کودکی خلاق بودند و فقط در طول زندگی چیزهایی را که برای نوآوری لازم است فراموش می‌کنیم، ولی با ایجاد محیطی که افراد احساس خجالت نکنند می‌شود این ویژگی‌ها را دوباره پیدا کرد.»
تلر تأکید کرد که فرهنگ شکست در X یک ارزش است. "ما نمی‌خواهیم کسی از شکست بترسد، بلکه می‌خواهیم که شکست را یک قسمت از روند کشف ببینند." این دیدگاه باعث می‌شود که تیم‌ها با جسارت بیشتری ایده‌های خیالی و جاه‌طلبانه را تست کنند، بدون اینکه از ارزیابی منفی یا از دست دادن موقعیت بترسند.
این فلسفه، که به آن "فرهنگ شکست مثبت" گفته می‌شود، اجازه می‌دهد تا ایده‌هایی که در سایر شرکت‌ها به دلیل "غیرعملی" رد می‌شوند، در X ابتدا با بودجه کمی آزمون شوند و سپس یا کنار گذاشته می‌شوند یا به مرحله بعدی ارتقا می‌یابند.
تلر همچنین گفت که این فرهنگ، جذب استعدادهای خلاق را نیز تسهیل می‌کند: "افرادی که واقعاً می‌خواهند چیزهای جدیدی بسازند، به جای اینکه به شرکت‌هایی بروند که فقط به سود کوتاه‌مدت فکر می‌کنند، به جایی می‌روند که می‌توانند ایده‌های خود را آزادانه ارائه دهند و حتی اگر شکست بخورند، ارزشمند هستند."
این رویکرد، که در چندین سال گذشته در X اجرا شده، باعث شده است که شرکت‌هایی مانند DeepMind و Waymo (که هر دو از پروژه‌های جاه‌طلبانه X هستند) به موفقیت‌های بزرگی دست یابند — هرچند که بیشتر پروژه‌ها به نتیجه نرسیده‌اند.
تلر در پایان گفت: "نوآوری نیازمند شجاعت است، اما شجاعت بدون هوشمندی و تمرکز، بی‌معنا است. ما می‌خواهیم که افرادمان با جسارت بیشتری فکر کنند، اما با فروتنی بیشتری تصمیم بگیرند."
